کد مطلب:2667 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:303

انگیزه ها
انگیزه ها

لازم است یك نظر كلی به جهان اسلام از نظر انگیزه ها و محركها بیفكنیم. در جهان اسلام حركتی علمی و فرهنگی به وجود آمد كه در آن عرب، ایرانی، هندی، مصری، الجزایری، تونسی، مراكشی، سوری و حتی اروپایی، اسپانیایی شركت داشت و این حركت از دورترین نقاط مشرق اسلامی تا دورترین نقاط مغرب اسلامی و همچنین از شمال تا جنوب اسلامی به هم پیوسته بود. در این حركت فی المثل هم سیبویه و ابن سینای ایرانی شركت داشت و هم ابن مالك و ابن رشد اندلسی. محرك این واحد عظیم چه بود؟ در اینجا چند نوع فرضیه می توان ابراز داشت:

1. یك روح ملی عربی در همه این ملتها پیدا شده بود و همه این ملتها تحت نام و عنوان «عربیت» یك حركت هماهنگ به وجود آورده بودند.

قطعاً چنین نیست، هر چند بعضی از اعراب معاصر می خواهند تاریخ را به این صورت تحریف كنند.

برخی اروپاییان، تمدن اسلامی را تحت عنوان تمدن عربی یاد می كنند تا از یك طرف بر غرور اعراب بیفزایند كه بیش از پیش بر ملیت عربی خود تكیه كنند و خود را از جهان اسلام جدا سازند، و از طرف دیگر سایر ملل مسلمان را از اعرابی كه چنین دروغی را باور می دارند رنجیده خاطر سازند.

2. اینكه ملتهای اسلامی هر كدام تحت تأثیر ملیت و قومیت خاص خویش فعالیت می كردند؛ انگیزه هر ملتی احساسات خاص ملی خود آنها بود.

بطلان این نظر روشن است و نیازی به توضیح ندارد. ما در بخش اول این كتاب دراین باره به قدر كافی بحث كردیم. ملتهای اسلامی روی ملیتهای خود پل زده بودند و به همین دلیل یك مسلمان هندی یا ایرانی با یك مسلمان آفریقایی یا اسپانیایی احساس اخوت و برادری می كرد.

3. اینكه این ملتها روی خاصیت جهان وطنی علم از یك طرف، و تعلیمات جهانی و انسانی و مافوق ملی و نژادی اسلام از طرف دیگر در داخل مرزهای عقیدتی و فكری زندگی می كردند؛ محركات و انگیزه های آنها از اسلام سرچشمه می گرفت و بس.

مجموعه آثاراستادشهیدمطهری، ج 14، ص: 341

شواهد و قرائن تاریخی این نظر را تأیید می كند.

راه شناختن محركات و انگیزه های یك شخص یا یك ملت در یك حركت تاریخی، بررسی نحوه كار اوست. آنچه در فصلهای بعد خواهیم آورد كافی است كه انگیزه و محرك ایرانیان را به ما بشناساند.

در اینجا نیز قسمتی دیگر از نوشته آقای عطاردی را كه تحت عنوان «فعالیت اسلامی ایرانیان» برای ما نگاشته اند می آوریم. قسمت اول نوشته ایشان را قبلًا در بخش دوم این كتاب نقل كردیم.